تقویمها ورق میخورد
و باز به ۱۲ اردیبهشت میرسیم
در همه تقویمهای کشورمان در صفحه ۱۲ اردیبهشت، همان گوشه کوچک نوشتهشده «روز معلم»
همه ما جمله معروفي را در اين ايام میشنویم که «معلمی شغل نیست، عشق است»
اینکه برخیها با چه هدفی این جمله را همهساله در هفته معلم تکرار میکنند بماند…
اما بدون شک کسانی که لذت تدریس و معلمی را چشیدهاند معنای واقعی این جمله را درک میکنند.
این روزها که کرونا عالمگیر شده و مناسبات انسانی بههمخورده، اگر بپرسیم کدام مشاغل تحتفشار و رنج بیشتری قرار گرفته اند خیلی از مشاغل مثل کادر درمان نامبرده میشوند که بهحق است
اما کمتر کسی نامی از معلمها میبرد
اما اگر معلم باشی تو این اوضاع کرونایی با سختیهای زيادي مواجه هستی. سختی های مثل اینکه: از
گوشي مناسب در اختیار نداری
سرعت اینترنت لاکپشتی ست
هیچ آموزشی برای تدریس آنلاین ندیدی
با دانشآموزانی مواجهی که برخیها گوشی دارند و میل به درس خواندن ندارند
برخیها ميل به درس خواندن دارند و گوشی ندارند
برخیها ميل به درس خواندن دارند و اینترنت ندارند
برخی اینترنت دارند اما گوشی مناسب ندارند
برخی گوشی ندارند و درآمد اندک خانواده کفاف خرید گوشی را نمیدهد
برخی همهچیز دارند اما اولیا بهجای بچهها درس میخوانند
و برخیها هزار استعداد دارند اما در این روزها کارگری میکنند و نمیتوانند یادی از درس کنند
.
اما جداي از اين سختیها چيزهاي ديگري هست که روح معلم را آزرده میکند:
اينکه دانشآموزانت را نمیبینی
صدای غوغای گنجشکان کلاس را نمیشنوی، همان غوغايي که با شنیدن صدای قدمهایت ناگهان فروکش میکند
همنفس با دانشآموزانت نیستی و بهجای نگاه کردن بهصورت معصوم دانشآموزان و لذت بارش دانش بر زمینهای تشنه آموختن آنها، باید به صفحات موبایل و کامپیوتر زل بزنی
اینکه نمیتواني حداقل در کلاس درس و در حد توانت تفاوت طبقاتی را از بین ببری و دانشآموز فقیر و غنی است را با یکچشم ببینی
اينکه بهجای غوطهور شدن در فضای پرانرژی مدرسه، در زندان اتاقهای خانه محبوس شدهای
اينکه …
اینها سختیهایی است که فقط کسانی درک میکنند که لذت معلمی در کلاس را چشیدهاند
سختیهایی که روح معلمان را میآزارد.
روز معلم بر معلمان عاشق مبارک