زنان گیلانی با حضور فعال و همت مردانه خود نظام مردم سالار ایران در عهد قاجار را مستحیل ( که امری محال و غیرممکن بود) کرده و نظام اقتصادی و معیشتی خانواده و جامعه گیلان را به خود وابسته کرده بود.
فعالیت زنان گیلانی در بهبود چرخه تولید ابریشم و تولیدات کشاورزی بسیار حائز اهمیت بوده و این حضور فعال در عرصه ی اقتصادی مسبب قدرت و استقلال بیشتر زنان گیلانی شده است.
حضور روس ها در گیلان و تعاملات اجتماعی و تجاری زنان گیلان با اروپاییان سبب شد تا زنان گیلانی در نوگرایی و تجدد ، پیشتاز زنان ایرانی گردندو توازن و برابر جنسیتی را در سرزمین گیلان برقرار سازند.
نفوذ روس ها جدای از اثرات منفی، اثرات مثبتی را در عرصه اقتصادی گیلان به همراه داشت.
تحولات صنعتی اروپادرقرن ۱۸و۱۹میلادی
چهره ی جهان را دگرگون کرد و تغییرات فراوانی را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی، سیاسی در زندگی بشر به وجود آورد.
صنعتی شدن وتاسیس کارخانجات جدید
رشد صنعت نساجی به عنوان مهمترین قطب اقتصادی روسیه،چند نیاز اساسی را به دنبال داشت.
ضرورت دستیابی به مواد اولیه، نیروی کار ارزان و فروش محصولات، سبب شد تا روس ها توجه بیشتری به شمال ایران و خصوصاً گیلان داشته باشند.
این ملزومات سبب توسعه تجارت بین گیلانی ها و روس ها گردید بطوریکه گاه حکام محلی با تجار روس وارد معامله می شدند، این مراودات و افزایش بازرگانی و توسعه ی محصولات مختلف در دوره قاجار رفاه ایالت گیلان را افزایش داد و در این دوران گیلان یکی از ثروتمندترین ایالات ایران بود و اغلب در زمره چهار ایالات اول ایران محسوب میشد.
نیاز روس ها به مواد اولیه و توسعه ی حمل و نقل دریایی در دریای خزر،منجر به افزایش در تولید و صادرات ابریشم، ماهی، برنج و دیگر کالاها همچون زیتون، کنف و چوب شد..
این امر تا آنجا پیش رفت که روسیه جاده ابریشم را از مازندران به گیلان منتقل کرد زیرا گیلان هم تولید کننده ابریشم و هم دارای بندر( انزلی) بود.
اما حضور روس ها منحصرابه بسط و گسترش فعالیت های بازرگانی و تجارتی محدود نشد حضور و نفوذ روس ها بعد از جنگ های ایران و روس، در گیلان سرعت گرفت و پیامدهای اجتماعی و سیاسی متعددی در منطقه به جای گذاشت و موجب آشنایی اهالی با تحولات جدید شد، بدین ترتیب گیلان از اولین نواحی ایران بود که تحت تاثیر ارتباط با روسیه و بالطبع اروپا قرار گرفته و در نتیجه، تغییر و تحولات متعددی را شاهد بودیم که حضور ارامنه قفقاز ومهاجرت کارگران روسی به گیلان و بالعکس از آن جمله بود..
زنان گیلانی به لحاظ درآمدی خودکفا و هریک دارای حرفه و پیشه ای متناسب با خانواده و محیط پیرامون خود بودند نقش زنان گیلانی منحصرا نه به عنوان زن خانه دار بلکه تلفیقی از نقش مادرانه در خانواده و مردانه در جامعه داشت.
به عبارتی زنان گیلان در دو بعد نقش و اثرگذاری مستقیم داشتند یکی درخانه
(رسیدگی به شوهر و تربیت فرزندان صالح و شایسته) و دیگری در اجتماع و اقتصاد همانند:
پرورش ابریشم و تولیدات و صنایع جانبی آن، کار در شالیزارهای برنج از مرحله کاشت تا برداشت آن، صنایع دستی از جمله حصیربافی،مرواربافی، گلیم بافی، چادرشب، لباس محلی و..
دامداری و دامپروری و تولیدات لبنی..
تا قبل از دوره صنعتی شدن ،خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهاد چرخه اقتصاد ملی نقش بنیادین در اقتصاد و زندگی اجتماعی در جامعه داشت و زنان گیلانی در بهبود و افزایش این چرخه نقش مستقیم و اساسی داشتند به نحوی که اقتصاد در خانواده گیلانی وابسته به زنان و فعالیت اقتصادی آنان بود..
هیچ چیز نمیتوانست عشق زن گیلانی به کار و فعالیت را از او بگیرد.
او برای حفظ جایگاه و منزلت خود زحمت زیادی را متحمل می شد .
ویژگی های منحصر به فرد
عوامل بیشمار اقلیمی، زنان گیلانی را انسان هایی سرزنده، شاداب و با روحیه ای متفاوت از نقاط ایران بار آورده است
به هنگام جشن ها و عروسی ها، روزهای پیاپی را پایکوبی میکردند و به ساده ترین شکل میهمانی های خودرا برگزار مینمودند، همین مسئله باعث شده تا در انظار عموم مردم، لبخند از چهره شان پاک نشود و همیشه به عنوان انسان هایی شاد شناخته شوند.
زنان گیلانی برای شاد زیستی و راحتی و خوشگذرانی اهمیت بسیار قائلند و از رنگ های شاد در لباس هایشان استفاده میکنند و هر لحظه ای را برای شادبودن و لذت بردن مغتنم میشمارند
زنان گیلانی، مال اندوز نیستند، آنها هرگز این احساس را که ممکن است فردا قحطی شود و چیزی برای خوردن نداشته باشند را ندارند.
?جمعه ها این داستان ادامه دارد…
✍حسین داداشی