گدا بهار

1123

🔹سالی که نکوست از بهارش پیداست
نیم بیت دوم این عبارت «ماستی که ترشه از تغارش پیداست» سال اگر ترسال بودیعنی برف و باران به موقع می‌آمد نکویی آن هویدا بود و اگر سرمای بی موقع موجب از بین رفتن سردرختی‌ها می‌شد، مردم آن را بد یمنی تعبیر می‌کردند و از آنجا که ماست چرخ کرده (چربی گرفته تاانتها) فقط درتغار(ظرف سفالی بزرگی که در آن ماست را نگه می‌داشتند) عرضه می‌شد و قیمت نازلی داشت و خریداران چندانی جز افراد فقیر و تهیدست نداشت،این ضرب المثل رایج و در محاورات عام بیان می شد..
🔸گدا بهار یا سیاه بهار
▫️عباراتی همچون «سیاه بهار»یا«گدا بهار» از خشکسالی و یا وقوع سیل و نزول برف و باران زیادی بی موقع حکایت داشت ویا کافی بود در فصول پاییز و زمستان برف و باران به اندازه کافی نازل نشود و طبیعی بود که خطر بی آبی کشاورزی دیم را تهدید کندو قحطی پیامد این خشکسالی بود و کمبود میوه‌ها و غلات، گرانی آنها را در پی داشت و در اینجا عبارت« سیاه بهار» مصداق می‌یافت.
▫️در مقابل عبارت« سیاه بهار» که عموماً مختص امور دام و کشاورزی بود عبارت« گدا بهار» در مورد اداری و شاغلان در ادارات دولتی رایج بود.
باتوجه به درآمد اندک کارمندان در گذشته و همچنین تعداد کم افراد شاغل، اکثر نقدینگی خودرا در اسفند و فروردین از دست می‌دادند و برای ماه های بعد دچار بی پولی می‌شدند و جالب آن بود که بر خلاف این روزها قیمت ها سیر نزولی پیدا می‌کرد و با آمدن میوه های گوناگون و فراوانی و ارزانی آنها بازهم قدرت خرید چندان وجود نداشت و مردم در حسرت میوه های نورسیده می‌ماندند و عبارت «گدا بهار »مصداق می‌یافت..
🔹گدا بهار در گیلان
بهار که می‌آید یاد حرف های پدر و مادر
خدا بیامرزم می‌افتم که می گفتند:
عید یعنی«گدا بهار» یعنی«سیاه بهار»..
سال ها طول کشید و نفهمیدم گدا بهار یعنی چه!
اما امسال با تشدید وضعیت قرمز متمایل به سیاه ،کرونایی و تعطیلی مغازه ها و بازار و… دوباره یاد گدابهار در ذهنم تداعی شده است..!!
▫️آن سالها که برای خرید لباس عید می‌رفتیم و جیب های پدر خالی بود، صحبت هایش را تو آشپزخانه با مادرم می‌شنیدم که می‌گفت: شرمنده روی بچه‌ها هستم، چه کنم که گدا بهار است!
معنی گدا بهار را نمی‌دانستم اما ‌فهمیدم پدر، پول ندارد!
▫️ مادر اما مثل همیشه با صبوری بی نظیری که داشت گفت: نگران نباش مرد! خدا بزرگ است و بسمت صندوقچه جهازش رفت تا پس انداز یک ساله اش را بگذارد کف دست پدر….
▫️آخ چه لذتی داشت کتانی جدید را جایگزین کتانی سوراخ شده می‌کردیم و با آن طوری راه می‌رفتیم که انگار روی ابر آسمان قدم میگذاریم و دوست داشتیم همه کفش تازه مارا ببینند..!
▫️شلوار پاچه گشاد و پیراهن یقه باز و کت هایی که یقه بزرگ شان روی پیراهن را می‌پوشاند.. حالا یک عینک فریم کائوچویی کافی بود که این مد دهه پنجاهی مارا کامل کند..!
▫️یادش بخیر وقتی شلوار گشاد رو می پوشیدم وسوار موتور گازی بابام می‌شدم
پاچه های شلوارم مثل بادکنک باد می‌شد و چنان در باد می‌رقصید که گویی قصد پرواز دارد..
▫️اما گدا بهار هرچه بود ، نتیجه یک رفتار غلط اقتصادی بود وگرنه پدران ما افراد فقیری نبودند ،بلکه بعضاً مدیریت منابع مالی شان ضعیف بود . وقتی برنج خودرا پیش فروش و یا بلافاصله پس از برداشت به بازار عرضه و بفروش می رساندند، باید به گونه‌ای مدیریت می‌کردند تا یک سال دیگر، موعد برداشت محصول دچار فقرو تنگدستی نمی شدند!
▫️مدیریت در برخی افراد آن قدر ضعیف بود که منابع ناشی از فروش محصول در همان ماه های اول سال بپایان می‌رسید و اینجا بودکه گیلانی ها بهار را بافقر آغاز می‌کردند و می‌گفتند امسال« گدا بهار »است..
▫️خدا بیامرزد همه رفتگان ما و شما را..
آن روزها پدران ما می‌گفتند «گدا بهار» است ولی وضع اقتصادی شان خوب بود مدیریت منابع مالی شان ضعیف بود اما وقتی الان فکر می کنم می‌بینم امسال واقعاً «گدا بهار« و «سیاه بهار»است!
▫️گیلان با دو و نیم میلیون نفر جمعیت از نخستین استانهایی بود که از کرونا وتبعات اقتصادی و اجتماعی اش متاثر شد و بسیاری از صاحبان مشاغل خرد، کشاورزان و اقشار متوسط و کم بضاعت گیلان، فروردین ماه را به دلیل هزینه های بالای زندگی و مخارج زیاد عید، کاهش داد و ستدها و توان اقتصادی و خالی شدن دستهای مردم با گدا بهاری سپری کرده‌اند.
▫️اما بحران کرونا مزید بر علت شده و از یک ماه قبل از سال جدید به پیشواز «گدابهار »رفت و دستان بسیاری را خالی و سرد گذاشت..
بسیاری از مردم نه تنها قادر به پرداخت کرایه خانه ها و مغازه ها ، پرداخت سررسید اقساط ، وامها و چکهایشان نشدند بلکه برخی حتی در تامین هزینه های روزمره با مشکل مواجه هستند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..