آئین های مربوطه از شروع کاشت برنج تا برداشت یا دروی پایانی  با مراسم و نمادهای خاصی برگزار می شود .
باریدن باران در فصل خشک سالی و یا اینکه آفتاب خواهی در فصل بارندگی زیاد را با ترانه ها و اعمال و مراسم خاص خود برگزار می کنند و شالیکاران بر این باورند که با اجرای این آئین ها به مقصود خود خواهند رسید .
جشن های مربوط از جمله، جوکول فاکشی «برنج سبز و نرم» و ورزا موشته « آخرین مشت از ساقه مزرعه که از محصول سال قبل باقی مانده است » با مراسم وآئین خاص برگزار می شود.
شعر ها و قصیده های محلی همراه با ساز و آواز در گیلان پر محتوا و غنی هستند و همچنین وجود تمثیل ها و ضرب المثل های مربوط به برنج و انواع باورها و اصطلاحات بومی در فرهنگ مردم گیلان اهمیت برنج به عنوان غذای اصلی مردم روستا و شهرهای گیلان را آشکار می سازد.
برخی از پزوهشگران ایرانی بر این باورند که، از سابقه کشت برنج در ایران اطلاعات دقیقی در دسترس نیست اما از سابقه آن در جهان می توان به پنج هزار سال پیش اشاره کرد و برخی معتقداند که برنج برای اولین بار از هند به ایران آمده و در سرزمین گیل ها وکادوسی ها کشت شده است.
در قدیم روز نخست کشت شالیزار برای شالیکاران روز مقدسی به حساب می آمد. در دهه های گذشته بر پیشانی ورزا « گاو نر » حنا می بستند و آیینه ای که نماد روشنایی و نیک بختی بود می آویختند.
باران خواهی و آفتاب خواهی از دیگر آیین های کشت برنج  در گیلان است که تا دو دهه اخیر رواج داشته است.
باران خواهی در زمان خشکسالی و آفتاب خواهی در زمان بارندگی زیاد صورت می گرفت و برای هرکدام از باورها دو آئین وجود داشت، که در بیشترین مناطق گیلان مردم براین باور بوده اند که اگر برسر سادات آب بریزند باران خواهد آمد. در موسیقی محلی گیلانی آهنگ های جمعی شالیکاری به «بجارسری» معروف بوده است که این نوع موسیقی در موسیقی گیلان از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
شعرهای بجار سری با آهنگ و ترانه های ویژه به نام « بجار کاری شعر » معروف است و جایگاه خاصی در بین مردم دارد که هنوزه این شعر بوسیله زنان و مردان شالیکار در موقع کشت وکار زمزمه می شود.